«پیدا شدن دستخط امامرضا (ع) بر دیوار مسجد جامع ساوه»؛ این خلاصه خبری است که چند روز پیش درمیان شبکههای اجتماعی دستبهدست شد و شاید چشم شما هم با آن آشنا شده باشد. ماجرا از این قرار است که قدیمیترین بخش مسجد ساوه، اکنون یکی از دوران خبرساز عمر خود را میگذراند و آنطور که خبرها میگویند، دیوار یکی از شبستانها در دل خود یادگاری از امامرضا (ع) را نهفته است؛ یادگاری هزارودویستساله که هنگام هجرت امامهشتم (ع) از مدینه به مرو رقم خورده است؛ وجود چنین کتیبهای با این قدمت و کشف نشدن آن تاهنوز اگرچه بعید بهنظر میرسد، مطرح شدن این فرضیه از سوی عمادالدین شیخالحکمایی راه را برای پیگیری و دقیق شدن بر صحت و سقم آن باز میگذارد.
مسئول کتابخانه و بخش کتیبهها و اسناد مؤسسه باستانشناسی دانشگاه تهران -با شش کتاب و بیش از پنجاه مقاله تألیفی- نخستین فردی است که فرضیه وجود دستخط امام رضا (ع) را بر روی کتیبه یافت شده بر دیوار مسجد ساوه مطرح و خبر آن را هم منتشر کرده است و این مسئله سبب میشود ما ساده از کنار این ادعا عبور نکنیم و پیگیر یافتن پاسخ برای شبهاتی باشیم که در ذهن خواننده شکل میگیرد. پس از این نیز، بهسراغ رضا ایاز، رئیس اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی ساوه، رفتیم تا نظر او را درباره این کشف و فرضیه مطرحشده درباره آن جویا شویم.
گویی هیچ نکتهای مهمتر از پاسخ به این پرسش نیست: «آیا مکانی که ادعا میشود دستخط امامرضا (ع) روی یکی از ستونهایش حک شده است، از چنین ظرفیت تاریخی برخوردار است؟» طبق پژوهشها، ساختمان مسجد جامع ساوه، نیز همانند مسجد جامع اصفهان و مسجد جامع کهن اردستان، در دورههای تاریخی ساخته شده است؛ آنچنان که در هر برهه، بخش تازهای به آن پیوند خورده است، اما کهنترین بخش آن به اندازه تاریخ هجرت امامرضا (ع) به ایران، دیرینگی دارد. برابر اسناد و روایتها، در سال ۱۳۴۵ انجمن آثار ملی، پروفسور «سن پائولزی» را از دانشگاه فلورانس به ایران میآورد و او بین سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ بر روی این مسجد پژوهشهایی را انجام میدهد. پس از آنهم گروههای دیگری به مسجد میروند تا بدانند این بنای تاریخی چه سرگذشتی داشته است.
طبق این یافتهها، با اینکه ساختمان مسجد در دورانهای مختلف تغییراتی یافته، نخستین بنای آن حوالی قرن یکم و دوم قمری سقف و ستون خورده است. فضای عمومی مسجد با شبستانهای طولانی بر گرد یک حیاط مرکزی چهارگوش با بارویی خشتی از فضای بیرون جدا میشده که بخشهایی از آن در طول زمان تغییر نکرده است. «مسجد تاریخانه دامغان» که در قرن دوم هجری برپا شده است، شباهت زیادی به این بنا دارد و میتواند اصیل بودن این کهنسازه را تأیید کند.
منارهای مسجد با کتیبهای از زمان سلجوقی، در سال ۵۰۴ هجری آسمان را شکافته است و تاکنون بقا دارد. در سومین دوره تاریخی که خشتهای نامیرای این سازه به خودشان دیدهاند، مغول به ساوه حمله کرده و به بنای آن صدمه زده است. ایلخانان به جبران جنایت و ویرانگری ایلوتبارشان، مسجد جامع این شهر را مرمت کردند و ایوان غربی همین وقت برپا شد. نماسازی شبستانها و ایوان شمال گنبدخانه ضلع جنوبی با آجر و ساخت بنایی با سقف طاق و محراب گچی، از دیگر دلجوییهای ایلخانیها از این مسجد بود. در آخرین تغییرات این بنای کهن، صفویها کاستیها و اشکالات سازههای قبلی را برطرف و مرمت کردند.
با این حساب، عمر این سازه کهن از قرن دوم هجری تاکنون، بیش از ۱۲۰۰ سال است و زمانی که حضرت رضا (ع) در سال ۲۰۱ هجریقمری ناگزیر پا در مسیر ولایتعهدی مأمون گذاشتند، بنای نخستین مسجد جامع ساوه که آن زمان در بافت شلوغ و پرهیاهوی این شهر قرار داشت، ساخته شده بود.
با بررسی پیشینه تاریخی مسجد، اکنون میتوان احتمال واقعیت این داستان را بررسی کرد. این خبر را نخستینبار عمادالدین شیخالحکمایی به رسانهها اعلام کرد. او دستخطی را بر روی یکی از دیوارههای مسجد جامع ساوه یافته است که به امامرضا (ع) تعلق دارد و پس از آن میراثفرهنگی این شهرستان نیز از موضوع باخبر شد. این نوشته کوتاه در ضلع جنوبشرقی مسجد در دومین خشت یکی از ستونهای شبستان، حکاکی شده است. طبق گفتوگوی شیخالحکمایی با روزنامه شهرآرا، این قسمت پیشتر با لایههایی از گچ (احتمالا متعلق به زمان سلجوقی یا آلبویه) پوشیده شده بود و کاوشهای باستانشناسی که با شروع دهه ۵۰ در این فضا آغاز شده، آجرهای قدیمیتر آن را نمایان ساخته است.
بخشهای زیادی از این عبارت کوتاه خبرساز که بر خشت ۳۰ در ۳۰ مربعی نگاشته شده است، بهراحتی خوانده میشود و فقط در نقطه پایانی آن که زمان درج شده است، یک نقطه ابهام دارد». این پژوهشگر عبارت را اینگونه میخواند: «حضر علیبنموسی. اللهم اغفر بحق محمد و علی و فاطمه و الحسن و و الحسین. احدی مئتین». به زبان ساده ترجمه این عبارت میشود: «حاضر شد علیبنموسیالرضا [در این مکان]. خدایا! همگان را مورد بخشش قرار بده به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین! سال دویستویک».
پس از دعای آمرزش، زمان واقعه (پایینتر از دیگر عبارات) برای معلوم کردن تاریخ، نگاشته شده است و فقط «م» نخست و «ن» آخر آن باقی مانده است. باتوجهبه اقداماتی که برای خواناسازی این نقطه سؤالبرانگیز انجام شده است، شیخالحکمایی درباره زمان آن چنین اظهارنظر میکند: «با اطمینان میتوانیم بگوییم این کلمه مأتین است».
عضو کمیته کارشناسی خرید کتب خطی کتابخانه ملی ایران، نشانههایی را بازگو میکند تا باور ما را به حقیقت این دستخط نزدیکتر کند: «کتبیه به خط رسمی نگاشته نشده است. معمولا وقتی یک نفر، فردی ازمیان بزرگان را خطاب قرار میدهد، همراه با کلمات و جملاتی است که بزرگی آن فرد را یادآوری کند، ولی این متن خالی از اینگونه عبارات است. ازسوی دیگر وقتی خود شخص میخواهد متواضعانه خودش را معرفی کند، فقط نام کوچک را ذکر میکند. در این یادگاری هم فقط نام کوچک و نام پدر ذکر شده است که میتواند شاهدی باشد بر اینکه خود فرد این عبارات را نوشته است».
در ذهن همه کسانی که این خبر را میشنوند، شعله این پرسش روشن میشود که آیا امامرضا (ع) در مسیر سفرشان به ایران، از ساوه عبور کردهاند؟ مسیر معروف ولایت که در منابع آورده شده است، خرمشهر، آبادان، اهواز، یاسوج، اسلامیه، یزد و نیشابور بهسوی مرو است که خبری از ساوه در آن نیست.
شیخالحکمایی تلاش میکند پاسخ این شبهه را نیز بدهد: «برخی منابع از سفرها و مسیرهای دیگری برای امام صحبت کردهاند؛ ازجمله کتاب «فرحهالغری» مسیر کرمانشاه-ساوه و ری را در سفر به مرو مطرح میکند. منابع دیگر هم از سفرهای مخفیانه حضرت، حرف به میان میآورند که امام میهمان داوودبنسلیمان قاضی میشود، حتی حضور امام در قم و در جایی مشهور به مدرسه رضوی در کتاب مذکور آمده است، بنابراین حضور امام در این نقطه، هم میتواند بهعنوان یک مسیر اصلی دیده شود و هم میتوان آن را بهعنوان یک سفر دیگر در نظر گرفت».
با توجه به ارتفاع یادگاری نوشته، میگویند امام در آن زمان در جایی از مسجد نماز خوانده اند و سپس نشسته و این عبارت را حکاکی کردهاند. یادگاری نوشتن بر دیوار در زمانه ما، کار پسندیدهای نیست و این نیز از شبهاتی است که در ذهن شنونده، تردید ایجاد میکند. این پژوهشگر با اشاره به تغییر کارکرد فرهنگی این عمل در طول زمان توضیح میدهد: «در گذشته، بزرگان در مکانهای مختلف یادگاری مینوشتهاند تا حضورشان را در آن مکان اعلام کنند و موضوعش با امروز که تخریب حساب میشود، متفاوت است. اگر این یادگارنوشتهها مستندسازی شود، میتواند بخشهای مهمی از تاریخ فرهنگیاجتماعی هر زمانه را برای ما آشکار کند».
شیخالحکمایی اصالت خطوط کوفی بدون قاببندی و تزیینات را که در قدیمیترین بخش این مسجد به یادگار مانده است، تأیید میکند: «از نظر اصالت اثر، قدمت آن تأییدشدنی است و سال نوشته با سال سفر امامهشتم (ع) همخوانی دارد».
در ادامه بهسراغ رئیس اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی ساوه میرویم تا از زاویه دیگری به ماجرا نگاه کنیم. با انتشار این خبر در رسانهها و معطوف شدن توجهات به مسجد جامع ساوه، یافتن مسئولان این شهرستان هم سخت شده است. هربار بوق تلفن این اداره پخش میشود، کسی پاسخ نمیدهد یا مصاحبه را به وقت دیگری موکول میکنند. بازدیدها و جلسات درباره موضوع خبرساز این روزها در این شهرستان ادامه دارد.
رضا ایاز کوتاه صحبت میکند و تکلیف اظهارنظر درباره ماجرا را به مشخص شدن نتیجه بررسیهای آزمایشگاهی دقیقتر موکول میکند. او میگوید: «دیروز از تهران آمدند و نمونه را به موزه ملی ایران انتقال دادند تا اصالت آن را بررسی و صحتوسقم خبر را تأیید یا رد کنند. این موضوع را پژوهشکده، بررسی و تا دو ماه آینده نتیجه را اعلام میکند». ابهام دیگری که در این پاسخ باقی میماند، مربوطبه انتقال نمونه به تهران است که باید پژوهشگران و استادان باستانشناسی به آن پاسخ بدهند.
بههرروی، این موضوع را عمادالدین شیخالحکمایی رسانهای کرده و میراثفرهنگی ساوه نقشی در آن نداشته است و باید دو ماهی صبر کرد تا نتیجه پژوهش کارشناسان معلوم شود؛ البته این کشف در صورت تأیید، میتواند مسیر بسیاری از تحقیق و تفحصها درباره مسیر تاریخی امامرضا (ع) به مرو را به چالش بکشد.